عنوان:مقام صبر
گردآورنده:یونس امیرزاده
زمستان 1387
مقدمه
صبر در آئین برگزیده اسلام و کیش انسان ساز شیعه، جایگاهی بس والا و بالا دارد. دژی بسیار محکم است که اهل ایمان و یقین را امان از آفات زمان و مکان است شماره زیادی از آیات شریفه قرآن عظیم باواژه صبر و مشتقات آن ختم میگردند و صفت صابری در نزد پروردگار صبار و شکور پیوسته ستوده شده است. آن گونه که یگانه مهربان، همواره بندگان مومن خویش را به صبر دعوت نموده و صالحان را از صابران میداند.
درسوره مبارکه بقره آیه شریفه (249) چنین می خوانیم:
چه بسا گروه اندکی که بر گروه بسیار غلبه یافتند، به اذن پروردگار و خداوند با صبر پیشگان است. صبر در لغت به معنای شکیبایی و بردباری، به ویژه در برابر گرفتاریها و ناگواریهاست و در اصطلاح عرفا عبارتست از: ترک شکایت از سختی بلاء نزد خدا. برخی از عارفان را عقیده بر اینست که حقیقت صبر حبس نفس است از جزع، در موقع فرود آمدن بلاها و مصیبتهای عظیم.
البته صبر از دشوارترین منزلها در راه محبت الهی است و ناخوشایندترین آنها در ره توحید حضرت متعال. و برای سالکی که هنوز خود را با سختیهای ریاضت توانمند نساخته گاه صورت وحشتناکی به خودمیگیرد.
مقام صبر
صبر یعنی عارف در برابر ناخوشهای و ناملایمات روزگار بردباری و شکیبایی ورزد و زبان به ناله و شکایت نگشاید در رسالهی قشیریه آورده است.صبر کنید در اطاعت خداوند به تن تا صابر باشید و صبر کند بر بلوا به دل تا مصابر باشید و به سرّ خویشتن بسته دارید بر شوق به خدای تا مورد ارتباط باشید و این است معنای آیه شریفه «اصبرو صابروا و رابطوا» صبر فروتر از مصابره باشد و مصابره فروتر از مرابطت باشد. صاحب کتاب اللمع فی التصوف نیز برای صبر سه مرتبه قائل است: اول صبر« متصبر» و آن صبر «صابر» که دائم در برابر سختیها صبر میکند و هیچ گاه زبان به شکایت نمیگشاید سوم صبر «صبار است که نه تنها در برابر گرفتاریها تحمل می کندع بلکه خداوند را بابت مشکلاتی که بر او فرود میآید و سبب رشد و تعالی او میشود سپاسگزار است. در نتیجه از سختی همچنین استقبال میکند و از آن لذت میبرد. علت این که بعد از مقام فقر، مقام صبر آورده است این است که عارف زمانی میتواند بر فقر فائق آید که اهل صبر باشد. عرفا میگویند صبر باعث پاکی روح و صافی دل، برطرف شدن مشکلات و رسیدن آدمی به سر منزل صدق و صفا میشود. چنانچه مولوی میگوید:
صد هزاران کیمیا حق آفرید کیمیایی همچون صبر آدم ندید
صبر عبارت است از تحمل ناپسندیدهها و بلاها و از سر گذرانیدن آنها بدون شکوه و اظهار بی نیازی با وجود در رسیدن نیازمندی (سوره نحل،آیهی 127) و آن بر دو نوع است: صبر بر آنچه خدا بدان امر کرده است و صبر از آنچه خدا باز داشته و نهی کرده است. صبر در لغت به معنای حبس و بازداشتن است. هر گاه کسی خویشتن را از فعلی اختیاری باز دارد صبر کرده است. بنابراین صبر را در معنای عام آن میتوان این گونه تعریف کرد: بازداشتن خود را از عملی که مانع رسیدن به هدف و یا موجب تاخیر در رسیدن به هدف میشود.
صبر در این معنا، خود به خود فضیلتی اخلاقی نیست، بلکه مقاومتی است که ناشی از تسلط فرد بر خویشتن است. این مقاومت در صورتی از لحاظ اخلاقی فضیلت خواهد بود که هدف شخص صابر، کمال اخلاقی و تقرب به خداوند باشد و صبر در برابر چیزی صورت گیرد که با کمال اخلاقی و تقرب خداوند در تعارض و تقابل باشد. ارزش اخلاقی صبر بسته به هدفی است که صبر به منظور آن صورت میگیرد.
درجات صبر 2 تاست
اولین درجه صبر: از منظر نظر خواجه انصاری صبر بر ارتکاب گناه و معاصی، نخستین درجه از درجات صبر است. او بیان میدارد که سالک پیوسته وعیدهای خداوند متعال رادر ارتباط با ارتکاب گناه در نظر میدارد و
این بدان سبب است که ایمانش باقی بماند.
درجه دوم صبر: صبر بر طاعت است و این که سالک، پیوسته بر عبادت و بزرگی حضرت محافظت و پایداری کند و اخلاص در طاعت را کاملا رعایت نماید. صبر بر طاعت مستلزم صبر بر معصیت است از این رو بالاتر و برتر از آن به شمار میرود.
درجه سوم صبر: بر بلا و معاصی و شدائد زندگی است به این گونه که سالک جزای نیکویی را که خداوند در قران برای صابران وعده داده است. ملاحظه کند و همواره آن را موردتوجه قرار دهد و در انتظار گشایش از جانب پروردگار باشد.
و از آن تعابیر به صحت این قول می رسیم که صبر یعنی انتظار کشیدن برای فرج و گشایش از ناحیه حق تعالی در سوره مبارکه آل عمران آیه شریفه 200 آمده است.
«یا ایها الذین آمنوا اصبروا و صابروا و رابطوا و اتقوالله لعلکم تفلحون»
و به نوعی ناظر بر همین درجات سه گانه صبر است. اصبرو یعنی در بلا شکیبا باشید و صابرو یعنی در برابر ارتکاب گناه صبر کنید و رابطوا هم به معنای صبوری بر طاعت است. درباره درجات صبر سخنان ارزشمند بسیاری نقل گردیده که برای نمونه میتوان به روایتی در کتاب وزین اصول کافی باب کفر و ایمان اشاره نمود. رسول خدا (ص) فرمودهاند:
«صبر سه گونه است، صبر نزد مصیبت و صبر بر طاعت و صبر از معصیت. کسی که صبر کند بر مصیبت تا آنکه برگرداند مصیبت و شدت آن را به نیکویی، در عوض آن خداوند برای او سیصد درجه مابین هر درجه تا درجه مثل مابین آسمان و زمین، منظور فرماید و کسی که صبر نماید بر اطاعت، بنویسد خدا از برای او ششصد درجه، میانه هر دره تا درجه چون میانه قعر زمین تا عرش و کسی که صبر کند بر معصیت، بنویسد خداوند برای او نهصد درجه: میانه هر درجه تا درجه دیگر همانند فاصله منتهای زمین تا منتهای عرش»
در واقعه جان سوز کربلا، زیباترین جلوههای صبر را در نهایت کمال آن شاهد هستیم. مظاهر مصفایی از صبر و پایداری در راه عقیده و تحمل مشکلات مبارزه در طرق حق که سبب ماندگاری آن حماسه و پیروزی ابدی آن واقعه گردیده است. صبر بانوی پیام آور کربلا، صبری مثال زدنی است، او پرورش یافته علی (ع) است که میفرمود:
«الصبر یهون الفجیعه» صبر و شکیبایی فاجعه سخت را آسان میکند. توضیح بیشتر اینکه: نفس انسان، گناه معصیت و نافرمانی را دوست دارد پس باید با او مخالفت کند و به ناملایمات او پاسخ ندهد، البته مخالفت با نفس بسیار دشوار است و از او به جهاد اکبر تعبیر شده است. نکته: صبر در معصیت و صبر عما تحب چون بسیار دشوار است از دارنده آن تعبیر به متصبر شده است لذا ابن مسکان از امام صادق علیه اسلام سئوال کرد: جعلت فداک و ما الصابرون و ما المتصبرون علی اجتناب المحارم.
فدایت شوم صابرون و متصبرون چه کسانی هستند؟ حضرت فرمود:
صابرون کسانی هستند که صبر بر انجام واجبات میکنند، و متصبرون کسانی هستند که ازمحرمات دوری می کنند. از این رو متصبر کسی است که صبر برای او، مشکلتر است، زیرا باید در مقابل هواهای نفسانی بایستید. حضرت نیز میفرماید افضل الصر التصبر بالاترین صبر، صبری است که همراه با مشقت و زحمت باشد.
دوم: صبر بر طاعت، عبادت پیوسته و بندگی حق و اخلاص در آن و انطباق آن با شریعت بسیار دشوار است و انجام آنها نیاز به استقامت و پایداری دارد به همین خاطر سالک برای ریاضت و وصول به حق این دشواری را باید تحمل کند و اخلاص را در عبادت رعایت نماید و تمام شرایط معتبر در شریعت رادر عبادات و طاعات خود مد نظر قرار دهد.
اقسام صبر
صبر مقاومت نفس در برابر هواست. به عبارت دیگر صبر پایداری انگیزه دینی در برابر انگیزههای مخالف است انگیزه عاملی است که فاعل مختار را تحریک به انجام فعلی میکند. بعضی افعال به انسان کمک میکنند تا به کمال اخلاقی و قرب خداوند نایل شود و برخی مانع و مزاحم کمال او هستند. پس باید از افعالی که مزاحم کمال ما هستند خودداری کنیم و به عبارت دیگر در برابر انگیزههای این گونه افعال مقاومت نماییم. یعنی صبر کنیم.
انگیزههایی که انسان را به کارهای معارض با کمال دعوت میکنند سه نوعند: برخی از آنها انسان را به شکایت از قضای الهی و اظهار ناخرسندی از آن دعوت می کنند. کسی که به این انگیزه پاسخ مثبت می دهد و به قضای خداوند اعتراض کند در خیرخواهی خداوند تردید کرده است و ایمان او سست شده است. اظهار ناخرسندی از قضای الهی به هنگام مصیبت صورت می گیرد. انسان مصیبت زده کسی است که واقعهای تلخ و بسیار آزار دهنده در زندگی او رخ میدهد. برای مثال کسی که فرزند عزیز خود و یا پدر و مادر مهربانش را از دست میدهد مصیبت زده است. چنین فردی ممکن است به سبب سنگینی مصیبت زبان به شکایت بگشاید، رفتاری غیر عادی کند و یا دچار اضطراب شود. هر یک از این حالات، گواه ناشکیبایی فرد است. این حالات و افعال، عکس العملهایی است که فرد برای تسکین خاطر خود انجام می دهد. انسان صابر بر خود مسلط است و آرامش خود را از طریق اظهار شکایت و رفتار اعتراض آمیز به دست نمیآورد، بلکه از راههای دیگری که رضایت خداوند در آن است آرامش خود را تامین مینماید. در واقع او در برابر انگیزه شکایتگری مقاومت میکند. این مقاومت، ناشی از ایمان است، کسی که به خداوند ایمان دارد و خیرخواهی خداوند را باور کرده است و میداند علم و قدرت مطلق است و از همه کس به او مهربانتر است پیش آمدهای ناگوار را به مصلحت خویش میداند و آنها را آزمایش الهی و باعثی برای بیدار شدن خویش میشناسد. چنین انسانی معتقد است مصیبتهای زندگی باعث پالایش انسان از گناهان و نردبان ترقی است مشروط بر آن که صبر پیشه سازد و به قضای الهی اعتراض نکند. بنابراین اولین نوع صبر، صبر در برابر مصیبت است یعنی مقاومت در برابر انگیزه اعتراض به قضای خداوند.
نوع دوم از انگیزههای غیر الهی که انسان را دعوت به انجام افعالی خلاف کمال او میسازد امیال نفسانی انسان همچون راحت طلبی و بخل است. انسان راحت طلب در برابر فرمان خداوند سرپیچی میکند و سختی عبادات راتحمل نمی کند. راحت طلبی، انسان را دعوت به کارهای دیگر و ترک عبادات می کند. مقاومت در برابر این انگیزه صبر بر طاعت نام دارد.صبر بر طاعت، یعنی پذیرش سختی انجام فرمان خدا و گذشتن از لذت کارهای دیگر کسی که این مقاومت و گذشت را انجام نمی دهد، به لحاظ عملی خود را از دایره ایمان و محبت خداوند خارج ساخته است، زیرا مقتضای ایمان و محبت، تبعیت از فرمان خداست و انسان مومن تابع و مطیع اوامر خداوند است.
سومین نوع از انگیزههایی که مقاومت در برابر آنها ستوده است و پاسخ مثبتس به آنها موجب تباهی انسان است، امیال و هواهای نفسانی است که انسان را به درک لذات ممنوع وادار میسازد. انسان برای درک برخی لذتها، خارج از قلمرو مجاز دین کارهایی انجام میدهد. گاه انگیزه انجام چنین کارهایی، بسیار قوی نیز میشود. کسی که در برابر این انگیزه مقاومت میکند و خود را از ارتکاب معاصی باز میدارد، صبر پیشه ساخته است. به این نوع از صبر، صبر در برابر معصیت گفته میشود.
پیامبر اکرم(ص) در روایتی از انواع سه گانه صبر را معرفی کردهاند:
الصر ثلاثه: صبر عند المصیبه و صبر علی الطاعه و صبر عن المعصیه.
شکیبایی بر سه قسم است: شکیبایی در مصیبت و شکیبایی بر طاعت و شکیبایی از گناه.
اقسام صبر را میتوان به گونهای دیگر نیز معرفی کرد.
امیرالمومنین (ع) در روایتی میفرمایند:
الصبر صبران: صبر علی ماتکره و صبر عما تحب .
شکیبایی دو گونه است: شکیبایی بر آن چه خوش نمیداری و شکیبایی از آن چه دوست میداری. این تقسیم نیز بر اساس انواع چیزهایی است که باید در برابر آنها مقاومت کرد. اگر دوست داشتن چیزی، مستلزم فعلی باشد که رابطه انسان با خداوند را تضعیف میکند، باید در برابر آن امر دوست داشتنی مقاومت کرد. همینطور اگر پدید آمدن امری ناخوشایند، مستلزم عملی خلاف کمال انسان و تقرب به خداوند باشد باید در برابر آن امر ناخوشایند مقاومت نمود. چه بسا که مقاومت در برابر دوست داشتنیها، دشوارتر از مقاومت در برابر مکروهات باشد.
تقسیم صبر به صبر در مصیبت، صبر بر طاعت و صبر از گناه را نیز میتوان به اعتبار محبوب و مکروه بودن دانست. صبر در مصیبت و صبر بر طاعت، شکیبایی در برابر امور ناخوشایند است و صبر از امور خوشایند که میل و هوای انسان به آن گرایش دارد.
اقسام صبر در عرفان
یا بنی عود نفسک التصبر علی المکروه و نعم الخلق التصبر فی الحق.
ترجمه
فرزندم نفست را بر استقامت در برابر انچه نمی پسندی عادت ده که شکیبائی در راه حق از اخلاق نیک به شمار میرود.
توضیح
صبر بر حسب صابران و نحوه صبر آنها اقسامی دارد:
اول: صبر الله، صبر برای خدا آن است که برای ثواب استقامت ورزد. این نوع صبر ضعیفترین مراتب صبر است، زیرا بنده برای دستیابی به ثواب و پاداش نیک از ارتکاب گناه دوری میکند و بر طاعت حق شکیبا است.
دوم: صبر فی الله ، صبر در راه خدا، آن است که بنده در راه خدای تعالی استقامت ورزد و پایداری نماید و خویشتن را در برابر آنچه ناپسند است و کراهت دارد عادت دهدو شکیبائی کند.
سوم: صبر مع الله، صبر با خدا، آن است که با خدا استقامت میورزد این صبر اختصاص به اهل دل و حضور دارد، که در وقت بروز موانع و ظهور آثار نفس برای آنها پیش میآید.
چهارم: صبر عن الله، صبر از حق که بر دو قسم است:
الف: صبر فاسق یعنی: انسانی فاسق بر فسق خود صابر است.
ب: صبر سالک و عاشق یعنی: عاشق از دوام حضور و مکاشفه استقامت میرود، لازم به ذکر است که هر چه عاشق صورتر باشد قربش بیشتر است.
پنجم: صبر بالله، صبر به حول و قوه خدا، آن است که تمام حرکتها را از خدا بداند و بر آن صبر کند، این صبر مرید است، زیرا او از فعل منسلخ شده و به یقین میداند هیچ حول و قوهای نیست، مگر به حق تعالی.
ششم: صبر علی الله، صبر بر حکم خدا، آن است که تمام تصرفات را از او بداند و بر احکام آن صبر کند این صبر سالک است و مشاهده میکند که تصرف کننده واقعی خداوند تبارک و تعالی است و اوست که امور را میگرداند از این رو بر احکام تصرفات حق، صبر می نماید.
اقسام صبر به بیان دیگر
به بیان دیگر، میتوان گفت که صبر بر سه نوع است:
1- صبر نفس
2- صبر قلب
3- صبر روح
اما صبر نفس دو قسم است:
اول: صبر از مراد که یا واجب است مانند صبر از محرمات و یا مستحب است مانند صبر از مکروهات.
دوم: صبر بر مکروه و آنچه نفس نمیپسندد که این نیز یا واجب است مثل صبر برانجام واجبات یا مستحب است مثل صبر بر عبادتها مستحبی و صبر بر فقر، صبر بر بلاء و مصیبت.
و اما صبر قلب نیز بر دو قسم است: اول: صبر بر مکروه که خود بر سه قسم است:
الف: صبر الله که دوام تصفیه نیت و اخلاص آن از ناخالصی است، به عبارت دیگر همیشه نیت را تصفیه و خالص نماید و ذرهای نفس در آن دخیل نباشد.
ب: صبر علی الله که دوام مراقبت ذکر حق است.
ج: صبرلله که صبر بر التفات به عالم نفس و اشتغال به تدبیر و سیاست اوست. البته این دو صبر لله فرق دارند، زیرا در اولی هنوز میل به عالم نفس وجود دارد و هنوز از هوا صادف نشده است و اما در دومی متوجه قدس جبروت شده و میخواهد از پرده بشریت که مانع از دوام مشاهده روی یار است، از پیش روی بردارد.
دوم: صبر از مراد خود که این نوع از صبر نیز بر دو قسمت است: الف: صبر لله که صبر از موافقت نفس و متابعت امیال نفسانی است که آن را هم لله گویند.
ب: صبر عن الله که صبر از دوام محاضره و مکاشفه بود؟
اما صبر روح بر دو قسم است:
اول: صبر بر مکروه که رعایت ادب حضرت شهود و صبر بر صبر است از این رو گفتهاند صبر آن است که در صبر هم صبر کنی نه اینکه انتظار گشایش داشته باشی.
دوم: صبر بر مراد که ادامه شهود تصرفات حق، در همه عالم است و آن صبر علی الله است.
الصبر صبران صبر علی ما تکره و صبر عما تحب.
ترجمه: صبر بر دوگونه است: 1- صبر بر آنچه انسان کراهت دارد. 2- صبر از آنچه دوست میدارد.
عرفاء برای صبر سه درجه ذکر کردهاند که از روایت استفاده شده است: اول، صبر از ترک معصیت، حرمتهای شرعی بسیار جاذبه و کشش دارد و از این رو ترک آنها نه تنها آسان نیست، بلکه بسیار دشوار و طاقت فرسا است، خصوصا ترک گناهانی که انسان با آنها انس گرفته، مانند غیبت، سء ظن و دروغ، بسیار دشوار است.
بنابراین ترک آنها نیاز به استقامت و پایداری زیادی دارد و سالک طریق حق در برابر گناه پایداری می کند چون سالک همیشه و عید الهی و کیفر گناهان را در نظر دارد و بالاتر از آن از حضرت حق حیاء میکند، حرمتهای الهی را بزرگ میدارد و حدود خداوند را حفظ میکند و سختی و دشواری ترک گناه را تحمل می کند.
این صبر را صبر عما تحب نامند که حضرت درعبارت فوق فرمودهاند: یعنی: صبر و استقامت از آنچه دوست میداری.
مراتب صبر
صبر و شکیبایی در برابر کدام یک از انگیزههای غیر دینی فضیلت بیشتری دارد؟ آیا میتوان انواع صبر را بر حسب فضیلتی که دارند درجه بندی نمود؟
علمای اخلاق معیاری کلی را از روایات استنباط کردهاند که به نظر میرسد معیار مناسبی برای درجه بندی انواع و افراد صبر است. ایشان گفتهاند: هر صبر که بر نفس انسان دشوارتر آید ثوابی افزونتر و آن چه آسانتر است ثوابی کمتر دارد. این تفاوت و تفاضل مطابق این اصل است که «افضل الاعمال احمزها» اگر این معیار را بپذیریم نمیتوان تفاوت ثواب و فضیلت انواع و اقسام صبر نسبت به یکدیگر را به طور قاطع بیان کرد زیرا در هر مورد از صبر باید مقدار صعوبت صبر در نظر گرفته شود. چه بسا قسمی از اقسام صبر که نوعا آسانتر از اقسام دیگر است در موردی خاص و شرایطی ویژه برای یک مومن بسیار دشوار و حتی دشوارتر از سایر اقسام صبر باشد، با وجود این، در روایات مراتبی برای صبر ذکر شده است که باید اختلاف مراتب را اختلاف نوعی دانست.
پیامبر گرامی اسلام در ادامه روایتی که قبلا ذکر شد، مراتب صبرهای سه گانه را بیان فرمودهاند:
فمن صبر علی المصیبه حتی یردها یحسن عزائها کتب الله له ثلاثمائه درجه ما بین الدرجه الی الدرجه کما بین السماء الی الارض، و من صبر علی الطاعه کتب الله ستمائه درجه ما بین الدرجه الی الدرجه کما بین تخوم الارض الی العرض و من صبر علی المصیبه کتب الله له تسعمائه درجه ما بین الدرجه الی الدرجه کما بین تخوم الارض الی منتهی العرش.
پس کسی که در مصیبت صبر کند و یا صبر نیکویش شدت آن را از سر بگذراند، خداوند برای او سیصد درجه مینویسد که فاصله درجات ان همچون فاصله آزمان و زمین است و کسی که بر طاعت صبر کند خداوند برای او ششصد درجه مینویسد که فاصله درجات آن همچون فاصله قعر زمین تا عرش است و کسی که بر گناه صبر کند، خداوند نهصد درجه برای او مینویسد که فاصله درجات آن همچون فاصله قعر زمین تا منتهای عرش است. از این روایت به خوبی پیداست که ثواب و فضیلت صبر بر معصیت، به مراتب افزونتر از ثواب و فضیلت صبر بر طاعت است و ثواب و فضیلت صبر بر طاعت به مراتب بالاتر از ثواب و فضیلت صبر بر مصیبت می باشد.
رابطه صبر و ایمان
اکنون که معنای صبر و اقسام آن را دانستیم، میتوانیم درباره رابطه صبر و ایمان بیشتر سخن بگوئیم. صبر، مقاومت در برابر هر انگیزهای است که اسنان را از خداوند دور میکند. بنابراین تخلق به هر یک از اخلاقیات ایمانی نیازمند صبر است، زیرا در اخلاق، ایمان و خلق نیکو، با معیار اثر گذاری آن در تقرب انسان به خداوند نیکو شمرده میشود و در برابر هر خلق نیکو، نیازمند پایداری و تمرین و ممارست است. از این گذشته مقاومت در برابر چیزهایی که انسان را از خداوند دور میسازد، در صورتی انجام میگیرد که انسان به خداوند مومن باشد و نسبت به او معرفت داشته باشد. بدون شناخت خداوند و اوصاف او و بدون ایمان، نمی توان هیچ عملی را به سبب مقرب بودن نیکو شمرد و یا بالعکس. بنابراین ایمان به معنای معرفت و یقین به خداوند و اسماء حسنای او. شرط ضروری و مقدمه لازم صبر است.
از طرف دیگر ایمان علاوه بر اقرار زبانی و معرفت یقینی مشتمل بر عمل به ارکان نیز میباشد و عمل به مقتضای معرفت، خود نیازمند صبر و مقاومت است. در نتیجه می توان گفت بدون صبر، ایمان کامل که التزام عملی به دین خداست امکان پذیر نیست. پس رابطه ایمان و صبر، دو طرف دارد: از یک سو ایمان نظری سازنده صبر است و از سوی دیگر، بدون صبر، ایمان عملی تحقق نمییابد.
کسی که در مصیبتها زبان به شکایت می گشاید، از ضعف معرفت و ایمان نظری خود خبر داده است. به عبارت دیگر، نقص شناخت و یقین او را از شکیبایی عاجز کرده است. کسی نیز که بر طاعت صبر نمیکند،نتوانسته است به لوازم معرفت خود ملتزم بماند.او قادر نیست در راهی که معرفت خداوند در برابر انسان میگشاید گام نهد. پس ایمان او کامل نمیشود. همچنین است کسی که در برخورد با گناه اختیار از کف می دهد و مرتکب گناه میشود. او نیز به هنگام گناه گویی از خدایی که میشناسد غافل میشود و به اقتضای ایمان نظری خود عمل نمیکند.
در روایات بر رابطه ایمان و صبر تاکید بسیاری شده است.
امیر المومنین میفرمایند: و علیکم بالصبر فان الصبر من الایمان کالراس من الجسد و لا خیر فی جسد لا راس معه و لا فی ایمان لا صبر معه :
صبر پیشه کنید! زیرا صبر برای ایمان همچون سر برای بدن است و هیچ خیری در بدن بدون سر نیست و هیچ خیری در ایمانی که صبر با آن نیست نمیباشد.
ایشان در روایت دیگری فرمودهاند:
الایمان علی اربع دعائم: علی الصبر و الیقین و العدل و الجهاد.
ایمان بر چهار ستون استوار است: صبر و یقین و عدل و جهاد.
ایمان نظری و عملی در انسان متقی جمع است. به عبارت دیگر انسان با تقوا به شناختی صحیح درباره خداوند دست مییابد، به صراط مستقیم رهنمون میشود و وظایف خویش را میشناسد. او به لحاظ عملی نیز مطیع فرمان پروردگار خویش است و از حدود صراط مستقیم تجاوز نمی کند. امیرالمومنین (ع) در ذکر اوصاف متقین بارها ویژگی صبر را در متقین یادآور شدهاند. ایشان در خطبه همان ضمن برشمردن علامات متقین میفرمایند: و من علامه احدهم... صبرا فی شده و در جای دیگری از همان خطبه فرمودند: و فی المکاره صبور در همان جا میفرمایند: زندگی دنیوی در نظر انسان متقی کوتاه و در مقایسه با جهان آخرت ناچیز است.
صبروا ایاما قصیره اعقبتهم راحه طویله. صبر مورد نظر در این جمله همه انواع صبر را دربرمی گیرد، زیرا حیات پرهیزکاران آکنده از صبر بر مصائب، طاعات و معاصی است.
انسانی متقی به آخرت ایمان دارد و در نتیجه بر طاعت و معصیت خداوند صبر میکند و موجب جلب نعمتهای خدا میشود. امیر مومنان علی (ع) فرمودند:
و استتموا نعم الله علیکم بالصبر علی طاعته و المجانبه لعمعصیه فان غدا من الیوم قریب.
و با شکیبایی بر طاعت خدا و دوری گزیدن از معصیت او کامل ساختن نعمتهایش را بخواهید که فردا به امروز نزدیک است.
آثار صبر
اثار صبر بسیار زیاد است. آشکارترین اثر صبر، نتیجهای است که تجربه گواه آن است. همه انسانها به تجربه دریافتهاند که صبر و ظفر قرین هم هستند.
امیرالمومنین (ع) در این باره میفرمایند:
لا یعدم الصبور الظفر و ان طال به الزمان.
انسان شکیبا پیروزی را از دست نمیدهد اگر چه زمانی طولانی بر او بگذرد. یکی دیگر از نتایج صبر، این است که انسان صبور از ارتکاب گناهانی همچون جزع بر قضای خداوند ایمن است و بر صبوری خود پاداش میگیرد:
ان صبرت جری علیک القدر و انت ماذور. ان جزعت جری علیک القدر و انت ماذور.
اگر شکیبایی کنی حکم خدا بر تو جاری میشود و پاداش داده میشوی و اگر بیتابی کنی باز هم تقدیر خدا بر تو جاری است ولی گناهکاری.
کسی که صبر میکند خداوند دعای او را مستجاب میکند و جبران مصیبت او را می کند از پیامبر اکرم (ص) روایت شده است: ما من عبد مومن اصیب بمصیبه فقال – کما امره الله – انا لله و انا الیه راجعون اللهم اجرنی فی مصیبتی و اعقبنی خیرا منها الا و فعل الله ذلک.
هر بنده مومنی که بر او مصیبتی وارد آید و چنان که خداوند او را فرمان داده است بگوید: ما از خداییم و به سوی او باز میگریدم، خداوندا! مرا در این مصیبت پاداش ده و بهتر از این را برایم پیش آور. خداوند همان گونه با او عمل میکند. در قرآن کریم اثری برتر و بالاتر از این برای صبر بیان شده است:
و بشر الصابرین الذین اذا اصابتهم مصیبه قالوا انا لله و انا الیه راجعون. اولئک علیهم صلوات من ربهم و رحمه و اولئک هم المهتدون.
آنها که هر گاه مصیبتی به ایشان میرسد میگویند: ما از آن خداییم و به سوی او باز میگردیم بر آنان درودها و رحمتی از پروردگارشان است و ایشان راه یافتگان هستند.
چه پاداش و اثری بالاتر از این که درود و رحمت خداوند شامل حال انسان شود و هدایت یافتگی او به امضای پروردگار رسد. صابران که بر طاعات و معاصی شکیبایی میکنند، آخرتی نیکو دارند و پاداشهای بیحساب خداوند بر آنان می بارد.
انما یوفی الصابرون اجرهم بغیر حساب.
بی تردید شکیبایان پاداش خود را بیحساب خواهند یافت.
از امام صادق (ع) روایت شده است که : در روز قیامت دستهای از مردم برمیخیزند و در مقابل در بهشت میایستند و آن در را میکوبند. به آنان گفته می شود که شما چه کسانی هستید؟ آنان میگویند: ما اهل صبر هستیم، به آنان گفته می شود: بر چه چیز صبر کردید؟ میگویند بر طاعت و معصیت خدا صبر کردیم. پس خداوند می فرماید: راست گفتند آنان را به بهشت وارد کنید. امام صادق (ع) فرمودند: این همان قول خداوند است که فرمود: انما یوفی الصابرون اجرهم بغیر حساب.
صبر در برابر بلایا، انسان را از محاسبه آخرت آسوده خاطر میسازد. در حدیث قدسی آمده است که خداوند فرمود:
اذا وجهت الی عبد من عبدی مصیبه فی ذاته او ماله او ولده، ثم استقبل ذلک بصیر جمیل استجیب منه ان انصب له میزانا و انشر له دیوانا.
چون در ذات یا مال یا فرزند بندهای از بندگان من مصیبتی روی کند واو با آن مصیبت به شکیبایی نیکو برده شود، از بر پاداشتن میزان و گشودن دفتر محاسبه حیا میکنم.
صبر در برابر بلایا باعث رشد انسان و ترقی او در مراتب کمال است. در روایتی از پیامبر اکرم نقل شده است که فرمودند:
ان الرجل لیکون له الدرجه عند الله تعالی لا یبلغها بعمل حتی یبتلی ببلاء فی جسمه فلیلغها بذلک:
هر آینه برای مرد درجهای نزد خداوند است که با هیچ کاری بدان نمیرسد تا آن که خداوند جسم او را به بلایی مبتلا میسازد آن گاه بدان درجه به سبب آن بلا می رسد.
صبر بر طاعت و معصیت انسان را بهشتی می کند.
نتایج صبر
صبر نتایج بسیاری دارد که از جملهی آنها ارتیاض و تربیت نفس است. اگر انسان مدتی در پیشامدهای ناگوار و بلیات روزگار و در مشقت عبادات و مناسک و تلخی ترک لذات نفسانیه، به واسطهی فرمان حضرت ولی النعم، صبر کند و تحمل مشاق را گرچه سخت و ناگوار باشد بنماید، کم کم نفس عادت میکند و مرتاض می شود و از چموشی بیرون میآید و سختی تحمل مشاق بر آن آسان میشود و از برای نفس ملکهی راسخهی نوریه پیدا میشود که به واسطه ی آن از مقام صبر ترقی میکند و به مقامات عالیهی دیگر نایل میشود. بلکه صبر در معاصی منشا تقوای نفس شود و صبر در طاعات منشا انس به حق گردد و صبر در بلیات منشا رضا به قضای الهی شود. این از مقامات بزرگ اهل ایمان، بلکه اهل عرفان است.
جناب محقق خبیر خواجه نصیر، قدس الله سره، فرماید: و هو ای الصبر یمنع الباطن عن الاضطراب و اللسان عن الشکایه، و الاعضا عن الحرکات الغیر المعتاده. یعنی صبر جلوگیری کند باطن را از بیتابی، و زبان را از شکایت و اعضا را از کارهای خلاف عادت. و بعکس انسان غیر صابر باطن و قلبش مضطرب و وحشتناک است و دلش لرزان و متزلزل است. و این خود بلیه ایست و مصیبتی است بالاترین مصیبتها و سربار انسان می شود و راحتی را از انسان طلب میکند. اما صبر تخفیف میدهد مصیبت را. و قلب غالب می شود بر بلیات و اراده قاهر میشود بر مصیبات وارده. و همین طور انسان غیر صابر و شکیب زبانش به شکایت پیش هر کس و ناکسی باز می شود و این علاوه بر رسوایی پیش مردم و معروفیت به سست عنصری و کم ثباتی و افتان از نظر خلق، پیش ملئکه الله و در درگاه قدس ربوبیت از ارزش میافتد. بندهای که نتواند یک مصیبت که از حق و از محبوب مطلق به او می رسد تحمل کند. و انسانی که از ولی نعمت خود هزاران هزار نعمت دیده و همیشه مستغرق نعمتهای اوست، یک بلیه دید زبان به شکایت پیش خلق گشود، چه ایمانی دارد و چه تسلیمی در مقام مقدس حق دارد؟ پس درست است که گفته می شود کسی که صبر ندارد ایمان ندارد.
کم کم این شکایتها و جزع و فزعها در نفس تخم بغض به حق و قضای الهی میکارد. و آن به تدریج سبز میشود و قوت میگیرد تا آن که ملکه میشود: بلکه خدای نخواسته صورت باطن ذات، صورت به قضای حق ودشمنی ذات مقدس میشود. پس، صحیح است که میفرماید وقتی صبر برود ایمان میرود.
در حدیث شریف کافی سند به ابوحمزهی ثمالی، رحمه الله، رساند. قال: قال ابوعبدالله علیه السلام: من ابتلی من المومنین بب لاء فصبر علیه، کان له مثل اجر الف شهید فرمود حضرت صادق علیه السلام کسی که مبتلا به بلیهای شود و صبر کند، برای او اجر هزار شهید است.
منابع
1- اصول کافی ج 2 ، باب صبر ، حدیث 25
2- جامع السعادات ج 3 ص 288
3- مراحل اخلاق در قرآن، جوادی آملی، ص 305
4- چهل حدیث امام خمینی ص 261 تا 264
5- معراج السعاده ، ملااحمد نراقی، ص 684 و 685
6- منازل السائرین ص 111 و 112
شاهرودی مباحث مربوط به تدریس اینجانب مانند سرفصل ها، عناوین پژوهشهای مربوط به درس، پژوهشهای دانشجویان در زمینه های فلسفه و عرفان و سایر دروس رشته فلسفه و حکمت اسلامی به منظور استفاده دانشجویان علاقمند ارائه خواهد شد |